مادرانه های من
مادرانه های من
تو زندگی همیشه جریاناتی هست که هم جالبه و هم نه .در واقع میخوام از اتفاقات جورواجوری که افتاده براتون بگم البته با توجه به عنوان وبلاگ مشخصه که میخوام راجع به تجربیات مادرانه براتون بگم .
دختر من وقتی کوچولو بود اصلا آرومو قرار ندشت و هیچوقت موقعه ای که میخواستم ازش عکس بگیرم اون حالتی که میخواستم ازش بگیرم جالب نمیشد حالا میخواست عکس تولد باشه یا هر مناسبت دیگه ای .تا اینکه با آتلیه سه سیب آشنا شدم و دخترم رو برای عکاسی بردم به این آتلیه و از این جریان با خبر شدن که من چقدر شاکی هستم برای هر عکسی که ازین بچه میخوام بگیرم .
یه پیشنهاد بمن دادن که برای اینکه بچه غریبی نکنه همونجا باشم ولی چیزی نگم تا به روش خودشون عکاسی کنن باورتون نمیشه اینقدر همه چی خوب پیش رفت واینقدر خوب این بچه همکاری کرد که نگم براتون و در نهایت عکسهای خیلی خوب و عالی تحویلم دادن میگین نه خودتون امتحان کنین